خلاصه کتاب
دختری به نام یغما که به اجبار با پسری شکاک که بخاطر اخلاقش دوتا ازدواج ناموفق داشته ازدواج میکنه دراین بین یه اتفاقی پیش میاد…
خلاصه کتاب
برای ملاقات شخصی به یکی از بیمارستان های روانی رفتیم. بیرون بیمارستان غُلغله بود. چند نفر سر جای پارک ماشین دست به یقه بودند. چند راننده مسافرکش سر مسافر با هم دعوا داشتند و بستگان همدیگر را مورد لطف قرار می دادند. وارد حیاط بیمارستان که شدیم، دیدیم جایی است آرام و پردرخت. بیماران روی نیمکت ها نشسته بودند و با ملاقات کنندگان گفت وگو می کردند. بیماری از کنار ما بلند شد و با کمال ادب گفت: من می روم روی نیمکت دیگری می نشینم که شما راحت تر بتوانید صحبت کنید…
خلاصه کتاب
کیارش عادل با عشقی ممنوعه دست به گریبانه و درست وقتی که مانعی سد راهش نیست و میخواد عشقش رو جار بزنه متوجه دسیسهای میشه که مسبب تمامش …
خلاصه کتاب
سوپرایز این لحظه داستان مردی به نام شهرام است که به خاطر مشکلاتی که به خاطر زخم هایی که از گذشته خورده و از محبوبه دلش چرکین شده، با آمدن محبوبه و ادعای عاشقی اش تصمیم میگیرد او را عقد کند، اما حسابی برای او خواب هایی دیده…
خلاصه کتاب
داستانی شوکهکننده و مهیج، از تقابل یک مرد، یک زن و عشقی سوزان… مردی جذاب و میلیاردر که برای رسیدن به هدفهایش، خیلی چیزها ازجمله انسانها را زیر پا میگذارد، ولی ناگهان عاشق میشود و عشق میسوزاند ریشهٔ تمام خودخواهیهایش را… و دختری مهربان، اما عدالتپیشه و صلحجو که جز راستی و اجرای عدالت آرزویی ندارد… و عشقی ناب و سوزان، جریان یافته در رگوپِیشان، که میسوزاند و میگدازد و داغ میزند بر روحشان…
رمان عدالت و عشق
با سیگاری در دست، زیر آلاچیق وسط باغ نشسته بود. جاسیگاری در همین چند ساعت، پر از ته سیگارهایش شده بود. تمام مدت با خودش فکر می کرد واژگون شدن اتوبوس، بدترین اتفاقی ست که انتظارش را نداشت؛ اما حالا ذهنش درگیر ماجرای بزرگتر شده بود. دلار به یکباره افزایش قیمت پیدا کرده بود و موعد تحویل سفارشات ماه پیش نزدیک بود. سفارش مواد اولیه که به چین داده بود، پانزده روز دیگر آماده تحویل بود. طبق قرار داد، هشتاد درصد هزینه موقع تحویل پرداخت می شد و با این افزایش صعودی دلار، چند برابر معمول باید هزینه می کرد. اصلا اوضاع خوبی نبود.
سیگارش را درون جاسیگاری فشرد و خاموش کرد. از جا بلند شد، به آرامی شروع به قدم زدن کرد. حتما بیمه هم پیگیر حادثه می شد و اگر خلافی که کرده بودند ثابت می شد، برای نام شرکت و اعتبارش اصلا خوب نبود. به صفحه گوشی اش نگاه کرد. بیش از نیم ساعت بود که منتظر تماس محمدی و دستیارش بود. در عمارت باز شد و هم زمان با آمدن مهوش، تلفنش هم زنگ خورد. شماره ناشناس بود. – بله… چی؟… حرفتو بزن…
دانلود رمان ف رایگان pdf رایگان بدون سانسورموضوع رمان :دانلود رمان ف رایگان pdf رایگان بدون سانسور
خلاصه کتاب
سامر و سمیر، منفور در عین حال محبوب ترین برادر های خانواده ی عاشوری. بعد از مرگ خورشید، زنی که سال ها مادر صداش می کردند مجبورند با گذشته ی سیاه خانواده اشون رو به رو بشن. در گیر و دار مخفی نگه داشتن راز های خودشون به دستور مالک، آماده ی کوچ به تهران می شند. و حالا سامر باید آماده ی ازدواجی از پیش تعیین شده با دخترِ محبوب خاندان بشه و سمیر باید برای زندگیِ متاهلیِ مخفیش بجنگه!
خلاصه کتاب
سوفین یا فینی وایلد از پدر و مادرش یاد گرفته بود هر نفسی که میکشید یک گنج بود و باید به دنبال هر ماجراجویی برود که میتوانست پیدا کند. فینی این درس را وقتی پدر و مادرش در یک سانحه هواپیمایی جان خود را از دست دادند، به سختترین شکل ممکن یاد گرفت. ولی هیچ وقت آن درس را فراموش نمیکند. هنگامی که میفهمد یک دنیای موازی هست که هرکسی در آن یک دوقلو دارد، جادوگری را پیدا میکند که او را برای تجربه بزرگترین ماجراجویی عمرش به آن جا بفرستد…
خلاصه کتاب
در مورد یه شیخ دو رگه ایرانی و عربه که از عموش یه دختر ۱۴ساله رو کادو میگیره و رعیت خودش میکنه اونو به عمارت خودش میبره اما یه روز که میرن ایران اونجا میفهمه که دختره..
خلاصه کتاب
هنگامه دختری که بعد از اتمام درس برای کار به مهد کودک میره اونجا با ی پزشک به اسم نریمان آشنا میشه که مالک بخشی از اونجاست و باهم نامزد میشن چند روز قبل از مراسم عقدشون بخاطر یک فیلم از نامزدش نریمان مراسم بهم میخوره. حالا چندسال گذشته دوباره به صورت ناخواسته پای هنگامه یا بهتر بگم ارمغانه نریمان به زندگی و گذشته ی نامزدش کشیده میشه و…
خلاصه کتاب
بهار یه دختر معمولی با طرز فکر متفاوته. کسی که بیشتر جذب مردای جا افتاده میشه. این بین مردی وارد زندگیش میشه که نقش پررنگ تری توی زندگیش میگیره…
خلاصه کتاب
آرش رادمنش دکتری دختر باز که این بار دلش برای ترانه دختری ساده و معتقدی که پرستار است می رود ولی ترانه هیچ وقت به او روی خوش نشان نمی دهد. تا اینکه به خاطر مشکل مالی که برای ترانه پیش می آید مجبور می شود تن به خواسته ی آرش بدهد…
خلاصه کتاب
رمان در مورد دختری که شوهرش میمیره و پدر شوهرش اونو به پسر دیگش فرهاد میده… شب اول… سختی هایی که تحمل میکنه و شوهرش زجرش میده و….
دانلود رمان عاشقی بعد از فراموشی pdf pdf رایگان بدون سانسورموضوع رمان :دانلود رمان عاشقی بعد از فراموشی pdf pdf رایگان بدون سانسور
خلاصه کتاب
دختر جوانی به نام شاهان پس از مرگ مادرش در آمریکا، بعد از سال ها به ایران برمی گردد به امید یافتن پدربزرگی که در سال های دور، دختر خود را از خانواده طرد کرده است. در این میان با مرد جوانی آشنا می شود که به ازدواجی پرشور می انجامد ولی در مراسم ازدواج ناگهان دختر دیگری پیدا می شود که ادعا می کند شاهان واقعی است…
خلاصه کتاب
عشق آتشین و نابی که منجر به جدایی شد و حالا سرنوشت بعد از دوازده سال دوباره مقابل هم قرارشون میده در حالی که احساسات گذشته هنوز فراموش نشده! تقابل جذاب و دیدنی دو عشق قدیمی…ایلدا دکترای معماری و استاد دانشگاه موفق و زیبایی که قسم خورده هرگز دیگه به عشق شانس دوباره ای نده!ارسلان پزشک جذاب و موفقی که با دوباره دیدن عشقش به سمتش کشیده میشه و وسوسه میشه تا دوباره اون عشق رو تصاحب کنه.
خلاصه کتاب
لارتن دوباره ماجراجویی خود را شروع می کند، اینبار از غار بانو ایوانا ولی سرنوشتی شوم او و خدمتکار ایوانا ،مارلا، را که عاشق لارتن است را تهدید می کند…
خلاصه کتاب
بهار دختری زیبا و شیطون که سلیقه خاص خودش رو داره! که تو خونه شوهر مادرش که تازه فوت شده زندگی میکنه… بچه های اون مرحوم طالب انحصار وراثت هستن و اونا مجبور به ترک خونه میشن در صورتی که پول کافی برای اجاره ندارن.. در همین کشمکش ها به طور اتفاقی بهرام که مردی ۳۳ ساله متدین و مذهبی که چند سال پیش همسایه خانواده بهار بوده رو میبینن و بهرام اونا رو… بهرامِ جذاب، جدی، سر به زیر و غیرتی میتونه جلو بهاری که زیباییش زبانزده و شیطووون دووم بیاره! اونم وقتی که…!
خلاصه کتاب
آمدی و قلبم عاشقانه کوباند خودش را بر دیوارههای تنم… چشمهایت بُرد آرام و قرارم را! مردِ من، تکیهگاهِ موثقم! دلم قرص توست آرام جانم… چشمانم پیش کش؛ تا به همیشه که تو ذرهای قلب مهربانت آسیب نبیند. میدهم تار و پودم را هستیبخشِ بیهمتا. الحق که معنیِ نامت مینشیند بر شخصیتِ خلاقت، اهورا!
خلاصه کتاب
قصه درمورد دختری به اسم آیناز که نه زیبایی افسانه ای داره که زبان زد خاص وعام باشه نه پول وثروتی که پسرا برای ازدواج با اون به صف با ایستن… دختری با قیافه معمولی که تو همین جامعه زندگی میکنه… و بر خلاف تمام دخترا که عزیز کرده باباشون هستن این دختر نیست… باباش در کمال ناباوری و نامردی آیناز رو جای بدهیش میده به طلبکارش… و مسیر زندگی این دختر از راهی باز میشه که هیچ وقت فکرش وهم نمی کرد…