هویزه بوک
دانلود رمان جدید عاشقانه بدون سانسور pdf بزرگسال
آخرین ارسال های انجمن
دانلود رمان خواب های طلایی رایگان

دانلود رمان خواب های طلایی رایگان رایگان pdf بدون سانسور

دانلود رمان خواب های طلایی از مژگان زارع با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

وقتی بزرگ‌تر می‌شوی انگار پرتابت کرده‌اند میان واقعیت‌های بزرگ‌تر و می‌فهمی که زندگی خیلی اوقات آن‌چه دوست داری و درست می‌پنداری نخواهد شد. گاهی درهم ریختگی‌های اطراف در یک لحظه تو را وا می‌دارد به انتخابی خلاف خواسته‌هایت و در مسیری قرار می‌گیری که در اندک زمان اجبار در انتخاب‌های ناخواسته مجبورت می‌کند بشوی آن کسی که نیستی. حتی گاهی ترس از واکنش دیگران تو را وا می‌دارد به راست نگفتن، دروغ گفتن و باز در راهی قرار می‌گیری، ندانسته و ناخواسته…

خلاصه رمان خواب های طلایی

ضرب المثل نه چک زدیم نه چونه عروس رو آوردیم تو خونه افتاده بود گوشه ی ذهنم و هی پشت سر هم تکرار می شد. نشسته بودم روی مبل و هی کانال ها را عوض می کردم و به جای من، مامان عین فرفره می چرخید و وسایل پذیرایی را کم و زیاد می کرد. بابا هم که از عمد بهانه کرده بود لوله ی یکی از مشتریانش ترکیده و دیرتر می رسد خانه. تفاهم مامان و بابا برای مراسم خواستگاری من واقعا قابل تحسین بود.مامان گوشی تلفن روی گوش داشت غیبت بابا را پیش خاله ام می کرد و گاهی هم من را مورد مرحمت قرار می داد، ولی من محل نمی دادم. خودشان بریده بودند و دوخته بودند و من

مترسک سرجالیز بودم. آرمان عصر زنگ زد و هیجان زده راجع به خواستگاری از من سوال کرد. انگار او هم بدش نمی آمد خواهرش را قالب کند به خانواده پرتو. همین چیزها دلخورم می کرد. هیشکی من را این وسط آدم حساب نمی کرد. مامان که حتی یک بار هم ننشست بپرسد نظرم چی هست. حداقل یک اطلاعات دم دستی هم راجع به خانواده پرآوازه اش نداد بدانم با چه جور جانورانی طرف هستم. – تمنا، نمیخوای حاضر بشی؟ عصبی نگاهش کردم. عصبی و رنجیده. باز چرخیده بود طرف کابینت ها و داشت میوه ها را از اول می چید توی ظرف. لم دادم روی مبل و کانال را عوض کردم.

آخرهای تابستان بود و یک خط در میان دربارهی دانشجوهای سال اولی حرف میزدند. خوش به حالشان. به مامان گفتم حداقل بگذارد بروم پیام نور، یا یکی از این دانشگاه های فراگیر ولی انگار نه انگار. گفت: تکلیف این خواستگاری که روشن شد بعد فکر می کنیم چه کار کنی. شاید هم فرستادمت یکی از این موسسه های خصوصی کلاس زبان، یا حسابداری با کامپیوتر. حداقل یه چیزی یاد بگیری باهاش کار کنی.» من فکر کردم هیچ کدامشان را دوست ندارم. دلم می خواست بروم ادبیات بخوانم یا چه میدانم یک رشته ی هنری. به روحیه من بیشتر می خورد ولی روحیه سیخی چند؟ – تمنا، شنیدی چی گفتم؟

دانلود رمان خواب های طلایی رایگان رایگان pdf بدون سانسور

  • اشتراک گذاری
  • howadmin
لینک کوتاه مطلب:
موضوعات
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
ابر برچسب ها
دانلود رمان افسون سردار pdf بدون سانسور دانلود رمان افسون سردار pdf رایگان دانلود رمان افسون سردار pdf بدون سانسور رایگان دانلود رمان افسون سردار pdf pdf دانلود رمان عشوه گر (جلد دوم) pdf مریم پیروند بدون سانسور دانلود رمان عشوه گر (جلد دوم) pdf مریم پیروند pdf دانلود رمان عشوه گر (جلد دوم) pdf مریم پیروند رایگان دانلود رمان عشوه گر (جلد دوم) pdf مریم پیروند بدون سانسور رایگان دانلود رمان اوهام عاشقی pdf نیلوفر قائمی فر بدون سانسور دانلود رمان اوهام عاشقی pdf نیلوفر قائمی فر pdf دانلود رمان اوهام عاشقی pdf نیلوفر قائمی فر رایگان دانلود رمان اوهام عاشقی pdf نیلوفر قائمی فر بدون سانسور رایگان دانلود رمان پدر خوانده از فاطمه افکاری بدون سانسور بدون سانسور دانلود رمان پدر خوانده از فاطمه افکاری بدون سانسور رایگان دانلود رمان پدر خوانده از فاطمه افکاری بدون سانسور بدون سانسور رایگان دانلود رمان تمام تو آن من از آن من فاطمه شادلو pdf بدون سانسور دانلود رمان تمام تو آن من از آن من فاطمه شادلو pdf pdf دانلود رمان تمام تو آن من از آن من فاطمه شادلو pdf رایگان دانلود رمان تمام تو آن من از آن من فاطمه شادلو pdf بدون سانسور رایگان دانلود رمان اوباش اثر تمنا زارعی pdf بدون سانسور دانلود رمان اوباش اثر تمنا زارعی pdf pdf دانلود رمان اوباش اثر تمنا زارعی pdf رایگان دانلود رمان اوباش اثر تمنا زارعی pdf بدون سانسور رایگان دانلود رمان پدر خوانده از فاطمه افکاری بدون سانسور pdf دانلود رمان غیاث اثر رایکا بدون سانسور
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " هویزه بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.