هویزه بوک
دانلود رمان جدید عاشقانه بدون سانسور pdf بزرگسال
آخرین ارسال های انجمن
دانلود رمان ملکه عشق pdf

دانلود رمان ملکه عشق pdf pdf بدون سانسور

دانلود رمان ملکه عشق از نگین بلوکی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

باران و مارال (دخترخاله ش) دنبال کار میگردن. با کمک داییش، تو شرکت دوستش استخدام میشن. قرار می شه روز بعدش برن برای مصاحبه. باران و دوستاش، تصمیم می گیرن یه سر برن پارک ساعی و دوری بزنن. پای باران رو پله ها لیز می خوره و یه بنده خدای چشم عسلی، رو هوا می گیردش. روز بعد می ره شرکت و متوجه می شه رئیس شرکت، همون پسریه که تو پارک دیده.‌ اون پسر هم با دیدن باران تعجب می کنه ولی زود خودشو جمع و جور می کنه. شاهین پسر سرسخت و خود رأیی بوده و سر بعضی از مسائل با باران بحث می کرده…

خلاصه رمان ملکه عشق

حوصله ام سر رفته بود. بی کار و علاف تو خونه نشسته بودم. و در و دیوار رو نگا می کردم. می خواستم به رها زنگ بزنم که یادم افتاد قراره بره خونه ی آرین اینا، بی خیال شدم. چون اگه الان زنگ می زدم، نقش خروس بی محل رو بازی می کردم. موهام هنوز خیس بود. رفتم سشوار رو برداشتم. دو شاخه رو به پریز زدم. شروع به خشک کردنشون کردم. موهام خیلی زیاد و نرم و رنگشون پر کلاغی، همراه با رگه های طلایی بود. رگه هایی که نمای جالبی تو اون سیاهی داشت. تا گودی کمرم می رسیدن. همیشه از موی کوتاه بدم میومد، برای همین از

بچگی گذاشتم موهام بلند شه. هر ماه چند سانت کوتاه شون می کردم تا مو خوره نگیرن. صدای مامان رو به زور شنیدم: ـ باران، باران جان، کجایی دخترم؟ سشوار رو خاموش کردم و از اتاقم خارج شدم. من: ـ سلام مامان، خسته نباشید. مامان: ـ سلام، ممنون عزیزم. رفتین پیش دوست فربد؟ من: ـ بله، قرار شد از فردا مشغول به کار بشیم. مامان: ـ به سلامتی، موفق باشین. من: ـ ممنون. دقایقی بعد از مامان، بابا هم اومد. ساعت حدود نُه و نیم بود، که شام خوردیم. بعد از جمع کردن میز و شستن ظرف ها، به طرف اتاقم رفتم. رو تختم دراز کشیدم و به تیپ

و قیافه ی شاهین فکر کردم. موهای قهوه ای کوتاه که تا زیر گوشاش بود. لب های قلوه ای به رنگ قرمز، فک تقریبا پهن، قد بلند، فکر کنم دو متر یا صد و نود سانتی می شد. هیکلی ورزیده و سینه ای پهن. به نظرم بسکتبال و تناسب اندام کار کرده بود. صداش هم بم و بسیار گوش نواز بود. ساعت گوشیم رو چک کردم. برای ساعت هفت کوکش کرده بودم. سرم رو گذاشتم رو بالشم. چشمام آروم آروم بسته شدن و به خواب رفتم. با صدای گوشیم از جام پریدم. به زور نیم خیز شدم. گوشیم روی میز کامپیوترم بود. با چشم های بسته شروع به دست کشیدن رو میز کردم…

دانلود رمان ملکه عشق pdf pdf بدون سانسور

  • اشتراک گذاری
  • howadmin
لینک کوتاه مطلب:
دیگر نوشته های
موضوعات
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
ابر برچسب ها
دانلود رمان افسون سردار pdf بدون سانسور دانلود رمان افسون سردار pdf رایگان دانلود رمان افسون سردار pdf بدون سانسور رایگان دانلود رمان افسون سردار pdf pdf دانلود رمان عشوه گر (جلد دوم) pdf مریم پیروند بدون سانسور دانلود رمان عشوه گر (جلد دوم) pdf مریم پیروند pdf دانلود رمان عشوه گر (جلد دوم) pdf مریم پیروند رایگان دانلود رمان عشوه گر (جلد دوم) pdf مریم پیروند بدون سانسور رایگان دانلود رمان اوهام عاشقی pdf نیلوفر قائمی فر بدون سانسور دانلود رمان اوهام عاشقی pdf نیلوفر قائمی فر pdf دانلود رمان اوهام عاشقی pdf نیلوفر قائمی فر رایگان دانلود رمان اوهام عاشقی pdf نیلوفر قائمی فر بدون سانسور رایگان دانلود رمان پدر خوانده از فاطمه افکاری بدون سانسور بدون سانسور دانلود رمان پدر خوانده از فاطمه افکاری بدون سانسور رایگان دانلود رمان پدر خوانده از فاطمه افکاری بدون سانسور بدون سانسور رایگان دانلود رمان تمام تو آن من از آن من فاطمه شادلو pdf بدون سانسور دانلود رمان تمام تو آن من از آن من فاطمه شادلو pdf pdf دانلود رمان تمام تو آن من از آن من فاطمه شادلو pdf رایگان دانلود رمان تمام تو آن من از آن من فاطمه شادلو pdf بدون سانسور رایگان دانلود رمان اوباش اثر تمنا زارعی pdf بدون سانسور دانلود رمان اوباش اثر تمنا زارعی pdf pdf دانلود رمان اوباش اثر تمنا زارعی pdf رایگان دانلود رمان اوباش اثر تمنا زارعی pdf بدون سانسور رایگان دانلود رمان پدر خوانده از فاطمه افکاری بدون سانسور pdf دانلود رمان غیاث اثر رایکا بدون سانسور
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " هویزه بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.