هویزه بوک
دانلود رمان جدید عاشقانه بدون سانسور pdf بزرگسال
آخرین ارسال های انجمن
دانلود رمان تاریکی شهرت

دانلود رمان تاریکی شهرت pdf رایگان بدون سانسور

دانلود رمان تاریکی شهرت از صدیقه مرادی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

وقتی یک رابطه به بن‌بست عاشقی می‌رسد؛ همان جایی که دیگر احساسی باقی نمانده و هر چه هست حسرت گذشته‌ی بر جای مانده است، امکان ندارد تمام تقصیرها بر گردن یک نفر باشد! یک جایی… یک روز و حتی لحظه‌ای قدِ چشم بر هم زدن هر دو نفر خودخواه شده‌اند، عشق را به سخره گرفته‌اند و فکر کرده‌اند بدون عشق هم سَر می‌شود! اما کاش انسان‌ها می‌فهمیدند وقتی یک روز دو‌ قلب خالصانه با هم پیوند می‌خورند هرگز بعد از آن نمی‌توانند خیال عاشقی برای همان یک نفر را از سر قلبشان بیندازند.. کاش انسان‌ها قاعده‌ی عاشقی را بلد می‌شدند..

خلاصه رمان تاریکی شهرت

روی صورتم با حرص و البته محکم دست می کشم رطوبت اشک را می گیرم و سکوت چند دقیقه ای که قصد دارد مرا دچار یک چالش ذهنی جنون آمیز کند با صدای سرزنده ی سیروان شکسته می شود. -من آمده ام… وای وای من آمده ام… شیطونا چه شامی هم سفارش دادید. نفسم را از روی حرص پرشتاب بیرون می دهم در این شرایط قطعاً فقط حضور دوباره ی سیروان را کم دارم. _اینجا چه غلطی میکنی؟ -چه خشن هر روز داری سگ اخلاق تر میشی!ناسلامتی سوپراستار این مملکتی. _نه تو تنت میخاره بدم میخاره. سیروان با حالت مسخره ای و

صدای ناهنجاری جیغ می کشد: ارمغان جونم کجاست؟ ارمغان جونم؟ بیا تا بی برادر شوهر نشدی. +اینجا چه خبره؟ با صدای نسبتاً بلند مادرشان از جا میپرم. دست و پایم رعشه می گیرد و احساس خوبی نسبت به آمدنش ندارم. صدای عصبی یزدان را می‌شنوم و مضطرب لب میگزم: مامان شما اینجا چیکار می‌کنید؟ -اگه از همون اول به من نپریده بودی و فرصت می دادی می خواستم بگم مامان عزیزت اومده دخل زنت رو بیاره! مادرشان با تحکم کلامی همیشگی اش می غرد. +ساکت باش سیروان.دست روی دهانم میگذارم و سر پا ایستادن انرژی ام را

بیشتر تحلیل می برد ناچار می‌شوم دوباره روی تخت بنشینم. +این وسایل روکی شکونده؟ -همه کار یزدانه… وای خدا دوتایی می‌خواید دخل ارمغان جونم رو بیارید کجاس؟ یزدان سرشو زیر آب کردی؟ چرا صداش در نمیاد؟ ارمغااان. یزدان با عصبانیت فریاد می‌کشد: خفه شو سیروان. لحظه ای سکوت برقرار می شود و من نگاهم به در باز مانده ی اتاق خیره است که سیروان دوان دوان در حالی که دست راستش روی جفت چشمانش می باشد داخل می آید. سری از روی تاسف تکان می دهم که ته دلم با سوال مادرشان خالی می شود. _زنت کجاست؟

دانلود رمان تاریکی شهرت pdf رایگان بدون سانسور

  • اشتراک گذاری
  • howadmin
لینک کوتاه مطلب:
دیگر نوشته های
موضوعات
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
ابر برچسب ها
دانلود رمان افسون سردار pdf بدون سانسور دانلود رمان افسون سردار pdf رایگان دانلود رمان افسون سردار pdf بدون سانسور رایگان دانلود رمان افسون سردار pdf pdf دانلود رمان عشوه گر (جلد دوم) pdf مریم پیروند بدون سانسور دانلود رمان عشوه گر (جلد دوم) pdf مریم پیروند pdf دانلود رمان عشوه گر (جلد دوم) pdf مریم پیروند رایگان دانلود رمان عشوه گر (جلد دوم) pdf مریم پیروند بدون سانسور رایگان دانلود رمان اوهام عاشقی pdf نیلوفر قائمی فر بدون سانسور دانلود رمان اوهام عاشقی pdf نیلوفر قائمی فر pdf دانلود رمان اوهام عاشقی pdf نیلوفر قائمی فر رایگان دانلود رمان اوهام عاشقی pdf نیلوفر قائمی فر بدون سانسور رایگان دانلود رمان پدر خوانده از فاطمه افکاری بدون سانسور بدون سانسور دانلود رمان پدر خوانده از فاطمه افکاری بدون سانسور رایگان دانلود رمان پدر خوانده از فاطمه افکاری بدون سانسور بدون سانسور رایگان دانلود رمان تمام تو آن من از آن من فاطمه شادلو pdf بدون سانسور دانلود رمان تمام تو آن من از آن من فاطمه شادلو pdf pdf دانلود رمان تمام تو آن من از آن من فاطمه شادلو pdf رایگان دانلود رمان تمام تو آن من از آن من فاطمه شادلو pdf بدون سانسور رایگان دانلود رمان اوباش اثر تمنا زارعی pdf بدون سانسور دانلود رمان اوباش اثر تمنا زارعی pdf pdf دانلود رمان اوباش اثر تمنا زارعی pdf رایگان دانلود رمان اوباش اثر تمنا زارعی pdf بدون سانسور رایگان دانلود رمان پدر خوانده از فاطمه افکاری بدون سانسور pdf دانلود رمان غیاث اثر رایکا بدون سانسور
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " هویزه بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.