خلاصه کتاب
جانان دختری که بعد از فوت همسرش به علت حرف و حدیث های اطرافیان و فرار از ازدواج اجباریش با پسرعموی همسرش، به تهران فرار میکنه و به کمک دوست صمیمیش تو شرکت برادرشوهر دوستش مشغول به کار میشه و درسش رو ادامه میده. حالا بعد از چهارسال که درسش رو به اتمامه به علت مشکلاتی که برای رییس شرکت پیشمیاد درگیر جریاناتی میشه که نظر فرهاد نواب رییس شرکت رو به خودش جلب میکنه… !