خلاصه کتاب
داستان درباره ی زائر بروخ جراح معروف هست که در سنین پیری دچار جنون ادواری میشه و در حین انجام عمل کارهایی می کنه که منجر به مرگ یا عوارض وحشتناکی برای بیمارانش میشه. از تغییر رنگ کل بدن گرفته تا کوتاه و بلند شدن غیر معمول و ناگهانی قد گرفته، تا بیرون آوردن قلب یا قسمت هایی از مغز بیمار و انداختن توی سطل آشغال…