خلاصه کتاب
یه دختر ساده و اروم که بعد از فوت پدرش،یهو کلی دردسر برای خودش و خانوادش پیش میاد… پدرش یواشکی دوبار ازدواج کرده بوده، و یه پسر هم داشته! و حالا که موقع ارث و میراث شده، اومدن سراغشون تا همون یه ذره دارایی هم از چنگشون در بیارن… و این وسط،ب عد از سالها، مار دو سر برمی گرده یه ادم مغرور و بد اخلاق که اومده بشه ملکه ی عذاب دخترمون… حالا دقیقا میاد تو خونه ی روبرویی اونها! و این، شروع اتفاقاتی که….