خلاصه کتاب
پسری فقیر بنام داریوش ،، دلشکسته از خیانت عشقش… دختری ک داماد قصه رو پشت در سالن زیبایی تنها میذاره و فرار میکنه… بعد فرار دختر، داریوش تمام تلاشش رو میکنه و پولدار میشه. حالا چندسال گذشته و دوباره این دوتا با هم روبرو شدن…
خلاصه کتاب
سها دختر تخسیه که پدرش تصمیم میگیره اون رو تو سن کم به عقد پسر خان،سینان در بیاره اما سینان که نصف عمرشو تو آمریکا درس خونده بعد از گذشت شب ازدواجشون سها رو ول میکنه و به تهران میره سهامیخواد فراموشش کنه اما دوماه بعدمتوجه میشه بارداره و وقتی میخواد سقط کنه میفهمه بچهها سه قلوان درصورت سقط ممکنه جونش رو از دست بده! دو سال بعد اون مادری ۱۸ساله ست که با سه قلوهاش به تهران میره و دانشگاه ثبت نام میکنه امادرست روز اول متوجه میشه استاد جدی و سختگیری که همه ازش حرف میزنن کسی نیست ب جز سینان دانش پژوه،شوهر و پدر سه قلوهای سها!
خلاصه کتاب
سها دختر تخسیه که پدرش تصمیم میگیره اون رو تو سن کم به عقد پسر خان،سینان در بیاره اما سینان که نصف عمرشو تو آمریکا درس خونده بعد از گذشت شب ازدواجشون سها رو ول میکنه و به تهران میره سهامیخواد فراموشش کنه اما دوماه بعدمتوجه میشه بارداره و وقتی میخواد سقط کنه میفهمه بچهها سه قلوان درصورت سقط ممکنه جونش رو از دست بده! دو سال بعد اون مادری ۱۸ساله ست که با سه قلوهاش به تهران میره و دانشگاه ثبت نام میکنه امادرست روز اول متوجه میشه استاد جدی و سختگیری که همه ازش حرف میزنن کسی نیست ب جز سینان دانش پژوه،شوهر و پدر سه قلوهای سها!
خلاصه کتاب
رمان درباره ی دختری به اسم هانا که با اینکه دختره ولی شیطنت هایی میکنه. یه شب تشنه از اتاقش بیرون میاد که با حضور مردی که نمیشناسش غافلگیر میشه. از قضا اون مرد از فردای اون روز مهمون خونش میشه و راننده شخصی هانا و هر روز با سوپرایز هایی از جانب اون همراه میکنه …
خلاصه کتاب
داستان دختری است که بالاجبار بخاطر بدهی پدرش مجبور به ازدواج با پسر خان می شود اما این ازدواج، ازدواجی رویایی نیست. چرخ و فلک زندگی دخترک این بار در بالا ترین سراشیبی ایستاده، باید دید با کشاندنش به حرمسرا و وارد کردن افراد جدید به زندگیش دیگر چه گردش هایی دارد…
خلاصه کتاب
سحر پدرش رو از دست داده و نامادریش به دروغ و با دغل بازی تمام ارثیه پدریش سحر رو بنام خودش میزنه و اونو کلفت خونه ش میکنه. با ورود فرهاد …
خلاصه کتاب
گیج و منگ به روبه رو خیره شده بودم هیچی نمی فهمیدم چی به چیه… بابا و دایه سعی می کردن باهام حرف بزنن اما من چیزی درک نمی کردم ذهنم فقط هول این می گشت که اسمای من توی اتیش سوخته.. که اسمای من نیست… خندیدم شروع کردم به خندیدن… صدای خنده هام اوج گرفت… تا اینکه تبدیل شد به صدای گریه… عین دیوونه ها شده بودم… کارم یک ماه این بود… صدای باز شدن در اومد نگاهم بالا اومد و به دایه دوخته شد… اونم این یک ماه پیر شده بود یا کارش رسیدن به من بود یا کارش رسیدن به بچه ها… وارد اتاق شد…
خلاصه کتاب
هرروز دعا میکردم تا شوهرم دوباره عاشقم بشه. بعد از ۱۵ سال با هم بودن اون ازم دور شد و بغل یکی دیگه رفت. همهی چیزی که میخواستم این بود که برگرده پیشم. بعدش جکسون امری ظاهر شد. قرار بود برای ذهنم یه حواسپرتی باشه. یه رابطهی کوتاهمدت در تابستون. یه تقویت کنندهی اعتماد بنفس برای قلب داغونم. همه چیز خوب بود تا وقتی که یه شب قلبم یه ضربان رو جا انداخت.انتظارش رو نداشتم که من رو بخندونه. که باعث بشه فکر کنم. باعث بشه ناراحتیم یجوری ناپدید بشه.من دعا کردم اون مال من بشه…
خلاصه کتاب
در مورد یه شیخ دو رگه ایرانی و عربه که از عموش یه دختر ۱۴ساله رو کادو میگیره و رعیت خودش میکنه اونو به عمارت خودش میبره اما یه روز که میرن ایران اونجا میفهمه که دختره..
خلاصه کتاب
سحر پدرش رو از دست داده و نامادریش به دروغ و با دغل بازی تمام ارثیه پدریش سحر رو بنام خودش میزنه و اونو کلفت خونه ش میکنه. با ورود فرهاد …
خلاصه کتاب
زنی که در نوجوانی مجبور بود مادر شود و از آن سخت تر به دلیل نامردی و بی وفایی شوهرش هم پدر باشد هم مادر…
خلاصه کتاب
دختر هفده ساله ای که بخاطر فرار خواهرش از مراسم عقد به عقد مرد ظالم در میاد و با اون اندام ریزش خشم و نفرت فَرداد هر شب بهش دست درازی میکنه و… پسری از تبار کُرد.
دانلود رمان خانزاده دلربا از ناشناس فایل pdf رایگان pdf بدون سانسوردانلود رمان خانزاده دلربا از ناشناس با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیمموضوع رمان :دانلود رمان خانزاده دلربا از ناشناس فایل pdf رایگان pdf بدون سانسور
خلاصه کتاب
داستان درباره دختری هست به اسم کتی که از طریق چت با پسری به اسم متین اشنا میشه و با هم قرار میزارن. عاشق هم میشن. کتی کار مهاجرتش درست میشه و میخواد از ایران بره و متین رو تنها بزاره و طی اتفاقاتی متین میمیره و کتی یه مدتی افسردگی میگیره و…
خلاصه کتاب
با بهت بهش زل زدم ! مثل یه جوجه کوچیک حبس شده بودم. انگار که تمامِ بدنم فلج شده بود و قدرت انجام کاری رو در برابرِ بدن درشتش نداشتم. میدونستم کاری که داره میکنه بی شک یه اشتباه بزرگه . اون گیج بود، و توی گیجی داشت با من مثل یه اسباب بازی، خوش گذرونی می کرد…
خلاصه کتاب
این رمان روایت یک دختر ۱۴ ساله به اسم نازگل را روایت می کند که با سنگدلی توسط خانوادش به خان روستا برای همسری فروخته میشه تا براشون یک وارث بدنیا بیاره. سالار یک مرد بیرحم که دچار بیماری و بلاهای زیادی هم به سره نازگل میاره تا اینکه…. پایان خوش… عروس ارباب زاده جلد دوم این رمان در حال تایپ…
خلاصه کتاب
یک هکر دروغ رو دوست نداره و احتمالا با یک دروغ ساده کل رابطهاش رو با شما خراب می کنه! فهمیدن حقیقت هم براش سخت نیست. چون به داخل هر چیزی (ذهنتون یا سیستمتون … ) به راحتی دسترسی داره، پس بهتره همیشه باهاش صادق باشید یا ازش فاصله بگیرید…! البته فاصله گرفتن به نفع تونه، چون: ” بودن با یک هکر به شدت خطرناکه ”