دانلود رمان فادیا از ز.م معجزه با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
هم اکنون داستان دختری مغرور را می خوانید که برای فرار از خلافکاران به مردی مسیحی و خشنی پناه می برد که شرط مرد برای محافظت از او ازدواجی قرار دادی است، اما آن مرد او را …
خلاصه رمان فادیا
زمان حال؛ نگاهی به ساعتم انداختم دوازده شب بود اما ساحل پر بود از آدمای رنگ وارنگ از همه مدل تیپ و قیافه… خیلیا داشتن شنا می کردن و خیلیا خندون دست یکی رو گرفته بودن و با خنده قدم می زدن… بعضی ها هم بساط کباب و قلیونشون به راه بود از هوای پاییزی لذت می بردن اما من وسط اینهمه طیف شادی بی حوصله و عصبی نشسته بودم و زل زده بودم به دریا …
ذهنم مثل موجای دریا این ور و اونور می رفت و واسه خودش حرکت می کرد… از اون روزای قدیم و خوش لب دریا با خوانواده ام بگیر تا تهدید ها و بی خبری خونواده ام از من… مقصر تمام اینها من بودم من با تمام ندونم کاری هام. باعث بیماری مادرم شدم. مادری که الان کیلومتر ها. دورتر از من تو ایران در حال درمان. بود و من نمی تونستم پیششون باشم نه من روش رو داشتم، نه پدرم من. رو می بخشید و اجازه می داد …