دانلود رمان رازم را نگه دار از سوفی کینزلا با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
وقتی هواپیما با جریان تند باد برخورد می کند و دچار تکان های شدید می شود، اما حس می کند همه در هواپیما می میرند و از شدت اضطراب بی اختیار شروع به حرف زدن می کند و تمام رازهای ریز و درشت زندگیش را به مسافر صندلی کناری میگوید، ولی هواپیما سالم به زمین می نشیند! مشکل از جایی شروع می شود که…
خلاصه رمان رازم را نگه دار
البته من هم رازهایی داریم. همه آدمها رازهایی دارند. کاملا طبیعی است. منظورم رازهای مهم و خانمان برانداز نیست، مثلا اینکه رییس جمهور خیال دارد ژاپن را بمباران کند یا فقط ویل اسمیت می تواند دنیا را نجات دهد ، بلکه رازهای عادی و پیش پا افتاده ی رومزه است. به عنوان مثال، چند نمونه از رازهای جوراجوری که به ذهنم رسیده از این قرار است: مارک “کیت اسپید” کیف من قلابی است من عاشق نوشیدنی اسپانیایی هستم، گندترین نوشیدنی عالم، روحم ابدا خبر ندارد که ناتو به چه درد می خورد.
و اصولا چه معنایی دارد. من ۵۸ کیلو هستم و البته نامزدم کانر تصور می کند من ۵۳ کیلوام. بعد از این دروغی که به او گفتم خیال داشتم رژیم بگیرم و وزن کم کنم. همیشه نظرم این بود که کانر شبیه” کن” است. (توضیح : عروسکی به شکل مرد که جفت عروسک باربی است) گاهی من و کانر در بحبوبه ی عشقی آتشین هستیم که بک دفعه من از خنده ریسه میروم. پنهان از پدرم نوشیدنی را که گفته بود باید مدت بیست سال نگهداری شود سر کشیدم. سامی، ماهی قرمز.
همانی نیست که پدر و مادرم موقع سفر مصر به من دادند تا ازش مراقبت کنم. هر وقت همکارم آرتمس حسابی اعصابم را خرد می کند من آب پرتقال پای گلدانش می ریزم که تقریبا کار هرروزم است. لباسم از شدت تنگی کلافه ام می کند. همیشه به نوعی بقین داشتم که من با بقیه ی مردم فرق می کنم و زندگی تازه ی پر هیجان و شگفت اوری در انتظارم است. اصلا یک کلمه هم از حرف های آن آقایی که کت و شلوار خاکستری پوشیده بود سر در نمی آوردم. تازه اسمش هم یادم رفته بود تازه ده دقیقه بود که با آن آقا آشنا شده بودم…