هویزه بوک
دانلود رمان جدید عاشقانه بدون سانسور pdf بزرگسال
آخرین ارسال های انجمن
دانلود رمان فقط برای انتقام رایگان

دانلود رمان فقط برای انتقام رایگان رایگان pdf بدون سانسور

دانلود رمان فقط برای انتقام از شیما فراهانی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

موضوع در رابطه با پلیس جوانی به نام مهران هست که در دایره ی جنایی کار می کند دست در بر قضا همسر او به نام مهسا را به قتل می‌رسانند و او با بررسی پرونده ی قتل همسرش متوجه ی حقایقی در رابطه با گذشته ی همسرش شده و در نهایت متوجه می شود قاتل کسی نیست جز…

خلاصه رمان فقط برای انتقام

(داستان از زبان مهران) بالاخره روز عروسی فرا رسید وقتی رسیدم جلوی آرایشگاه زنگ درو زدم و مهسا از در آرایشگاه بیرون زد اولش دیدمش یکم جا خوردم خیلی تغییر کرده بود، البته مهسا کلا دختر خوشگلی بود ولی امشب خیلی خوشگلتر شده بود بعد از اینکه دست گل عروس و به دستش دادم و دستوراتی که فیلمبردار میداد و ما اجرا میکردیم سوار ماشین شدیم و به سمت آتلیه و بعد به تالار باغ مورد نظر رفتیم به محض اینکه مهسا سوار ماشین شد دیدم انگشتای دستشو به

هم گره زده و دستاش یکم میلرزه انگار که استرس داشت ولی به روش نیاوردم و به راه خودم ادامه دادم داخل ماشین صحبت زیادی بینمون رد و بدل نشد. بعد از اینکه به باغ رسیدیم همه دورمون جمع شدن و خانم ها کل می کشیدن و اسفند دود می‌کردن بابام گفته بود جلوی پامون گوسفند بکشن بعد از اینکه از اون جمعیت تونستیم رد بشیم و به جایگاه عروس و داماد خودمونو رسوندیم یکی یکی خانم های فامیل جلو اومدن و بهمون تبریک گفتن البته عروسی مختلط نبود

چون من عروسی مختلط دوست نداشتم و از اولم شرط کردم زن و مرد باید جدا باشه. بعد از اینکه یکم اونجا موندم به مهسا گفتم میرم سمت مردونه چون اونجا معذب بودم و مهسا هم گفت برو بعد از اینکه وارد قسمت مردونه شدم اول از همه برادرم مهرداد و دیدم و بهش نزدیک شدم و گفتم، مهران: تو که از منم که دامادم خوشتیپ تر شدی. مهرداد: ما اینیم دیگه. بعد دوتایی بهم لبخند زدیم و بعد بهش گفتم: میگما مهسا تو فامیلاشون دختر مجرد زیاده شب موقع خداحافظی چشم

بچرخون ببین از کسی خوشت میاد تا اینجایی بریم برات خواستگاری. مهرداد:خجالت بکش جناب سروان یعنی تو میگی برم تو زن و بچه ی مردم هیزی کنم؟ چنان دوتایی با هم زدیم زیر خنده که همه نگاهمون کردن و بابا اومد نزدیکمون و گفت، محمدرضا: شما دوتا چتونه؟ مهرداد: هیچی بابا این پسرت خیر سرش پلیسه داره منو به راه بد میکشونه. محمدرضا: مهران جان برو بابا یه سلام تعارف کن به فامیل و همکارات زشته اینجا واینستا. مهران: چشم بابا. بعد رفتم و به همه خوش آمد گویی کردم…

دانلود رمان فقط برای انتقام رایگان رایگان pdf بدون سانسور

  • اشتراک گذاری
  • howadmin
لینک کوتاه مطلب:
دیگر نوشته های
موضوعات
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
ابر برچسب ها
دانلود رمان افسون سردار pdf بدون سانسور دانلود رمان افسون سردار pdf رایگان دانلود رمان افسون سردار pdf بدون سانسور رایگان دانلود رمان افسون سردار pdf pdf دانلود رمان عشوه گر (جلد دوم) pdf مریم پیروند بدون سانسور دانلود رمان عشوه گر (جلد دوم) pdf مریم پیروند pdf دانلود رمان عشوه گر (جلد دوم) pdf مریم پیروند رایگان دانلود رمان عشوه گر (جلد دوم) pdf مریم پیروند بدون سانسور رایگان دانلود رمان اوهام عاشقی pdf نیلوفر قائمی فر بدون سانسور دانلود رمان اوهام عاشقی pdf نیلوفر قائمی فر pdf دانلود رمان اوهام عاشقی pdf نیلوفر قائمی فر رایگان دانلود رمان اوهام عاشقی pdf نیلوفر قائمی فر بدون سانسور رایگان دانلود رمان پدر خوانده از فاطمه افکاری بدون سانسور بدون سانسور دانلود رمان پدر خوانده از فاطمه افکاری بدون سانسور رایگان دانلود رمان پدر خوانده از فاطمه افکاری بدون سانسور بدون سانسور رایگان دانلود رمان تمام تو آن من از آن من فاطمه شادلو pdf بدون سانسور دانلود رمان تمام تو آن من از آن من فاطمه شادلو pdf pdf دانلود رمان تمام تو آن من از آن من فاطمه شادلو pdf رایگان دانلود رمان تمام تو آن من از آن من فاطمه شادلو pdf بدون سانسور رایگان دانلود رمان اوباش اثر تمنا زارعی pdf بدون سانسور دانلود رمان اوباش اثر تمنا زارعی pdf pdf دانلود رمان اوباش اثر تمنا زارعی pdf رایگان دانلود رمان اوباش اثر تمنا زارعی pdf بدون سانسور رایگان دانلود رمان پدر خوانده از فاطمه افکاری بدون سانسور pdf دانلود رمان غیاث اثر رایکا بدون سانسور
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " هویزه بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.