دانلود رمان نقطه کور از kandi steiner با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
جذاب ترین بازیکن فوتبال کالج ایالت از من خواست نامزد جعلیش باشم. (کلی جانسن) با آن هیبت خود شیطان است، در طول فصل روزی نیست که سرخط اخبار نباشد! برای من به عنوان هماهنگ کننده روابط عمومی تیم، او یکی از راحت ترین بازیکن ها برای اداره کردن بود اما بعد از بهم زدن با عشق دبیرستانی اش داغون شد! وقتی او متوجه شد که من به فرد دیگری علاقه دارم یک نقشهی مسخره کشید… او به من کمک میکرد که توجه اونو جلب کنم و منم بهش کمک میکردم حسادت نامزد سابقش رو برانگیزه. ما قوانین تعیین کرده بودیم. ما کلمه امن گذاشته بودیم. اما میگن قوانین برای شکستنه مگه نه؟!
خلاصه رمان نقطه کور
دو هفتهی گذشته، انقدر سرمون شلوغ بود که به سختی فرصت خوابیدن پیدا میکردیم چه برسه برنامه ریزی برای توافق کوچیکمون. اردوی پاییزی ظالمانه بود چرخه ای از تمرینات روزانه که به بدنسازی، جلسات تیمی و آنالیز فیلم بازی ها ختم میشد. جیانا هم سرگرم فصل شلوغ خودش بود. خبرنگارای میدانی و مدیریت هر روز رسانه ها انقدر طول میکشید که بیهوش میشدیم و زمانی برای بحث در مورد اتفاقات پیش رو نداشتیم. من قانعش کرده بودم که روز نمودار، فرصت خوبی برای شروع رابطه مونه و اونم
موافقت کرد. فقط در همین حد به جز اینکه اون به قولش عمل کرد و منو به لحاظ رسانه ای تنها گذاشت و منم طبق حرفی که زده بودیم خودمو برای مصاحبه ای که میدونستم آخر روز در انتظارمه به اندازه کافی آماده کردم حرف دیگه ای نزده بودیم. البته که دونه های شایعه رو کاشتیم مثل موندن توی اتاق رختکن بعد تمرین، با هم قدم زدن توی دانشگاه اما امروز… قرار بود همه بفهمن و بازی رسما شروع میشد. در حالی که دست جیانا توی دستم میلرزید از در استادیوم وارد شدیم سالنی که به اتاق رختکن منتهی میشد
خالی و ساکت بود. صدای آروم و تلق تلوق کفش ها رو میشنیدم میدونستم امروز همه سرشون به کار خودشونه تا آخر تمرین مشخص میشه کی برای تیم انتخاب شده کی شروع کننده میشه، کی پشتیبان میشه یا کی از اینجا میره روز نمودار، روز بزرگی بود. همهی کانال های ورزشی اونو پوشش میدادن هر کی به فوتبال کالج اهمیت میداد نگاه و تحلیلش میکرد. حتى وقتى دبیرستانی بودم، من و هم تیمی هام در مورد اینکه کی شروع کننده تیم مورد علاقه مون میشه، شرط میبستیم و تماشاش میکردیم که ببینیم …