هویزه بوک
دانلود رمان جدید عاشقانه بدون سانسور pdf بزرگسال
آخرین ارسال های انجمن
دانلود رمان ناخدا بدون سانسور

دانلود رمان ناخدا بدون سانسور بدون دستکاری و سانسور

دانلود رمان ناخدا از سحر نصیری با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

تک دختر خونه بود و با تموم اون ارث و میراث همیشه ده قدم از همه عقب بود! چون یه لقب روش بود… مردار! از بچگی زیر هجوم درد و تحقیر بزرگ شد تا جایی که سرنوشت کاری کرد تا بتونه روی پاهاش بایسته و برای اولین بار خودش رو به پدر مستبدش ثابت کنه! پا توی راهی گذاشت که با اون آشنا شد. ناخدا جلال! مردی آروم و جنوبی که کل اهالی بازار ماهی‌ گیرها روی اسمش قسم می‌خوردن!….

خلاصه رمان ناخدا

روبه رویم نشسته و پیپ به دست تماشایم کرد.گاهی که زیاد به صورتم خیره میشد حس بدی سرتاسر وجودم را دربر می گرفت حسی که مدام نهیب میزد این چهره او را یاد مادر خیانت کارم می اندازد. -رفته بودم بندر افتادم تو دریا یه زن و شوهری نجاتم دادن و من رو بردن خونه شون.. وسایل ارتباطی نداشتن منم مدام بیهوش می‌شدم و تب داشتم. واسه همین نتونستن به کسی خبر بدن، ولی به محض اینکه هشیار شدم و تونستم روی پاهام بایستم برگشتم. مشکوک نگاهم کرد، جوری که انگار می گفت چیزی که خیال میکنی منم خودت هستی!

-حالا کی بودن این زن و شوهر؟ فکر می کردم بیخیال شود. کمی مکث کردم و اسمی درون سرم جرقه زد. -آقای سرمدی خونه شون همون اطراف بندر بود! بیشتر از این پی قضیه را نگرفت، می‌دانستم برایش مهم نیست. -خب اینا که موضوع خاصی نیست، میتونستی توی جمع هم بگی! لبم را تر کردم و با دقت به چشمان تیز شده اش خیره شدم. -اونجا که بودم متوجه شدم این زن و شوهر یه سروسری با ناخدا جلال دارن. چشمانش را کمی ریز کرد: باکی؟ سریع گفتم: جلال ثامری، رئیس بازار ماهیگیرا که دنبالش بودی باهاش واسه صادرات ماهی قرارداد

ببندی، ولی نتونستی راضیش کنی! نگاهش تیز و صورتش پر از اخم شد.متنفر بود از اینکه به شکست هایش اعتراف کند. یه سری اطلاعات ازش کش رفتم. فکر میکنم بتونم راضیش کنم باهامون همکاری کنه. -چه اطلاعاتی؟ لب هایم را به هم فشردم دراصل هیچی! -بگید رخصت می‌دین یا نه؟ اگه راضیش کنم باهامون همکاری کنه… کمی مکث کردم سرش را جلو کشید، می‌دانستم این تجارت برایش مهم است. باید نامزدیم با فرشاد رو لغو کنید! “ناخدا جلال” سگرمه هایش درهم فرو رفته بود و با حالی ناخوش درحال جابه جا کردن وسایل قدیمی …

دانلود رمان ناخدا بدون سانسور بدون دستکاری و سانسور

  • اشتراک گذاری
  • howadmin
لینک کوتاه مطلب:
موضوعات
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
ابر برچسب ها
دانلود رمان افسون سردار pdf بدون سانسور دانلود رمان افسون سردار pdf رایگان دانلود رمان افسون سردار pdf بدون سانسور رایگان دانلود رمان افسون سردار pdf pdf دانلود رمان عشوه گر (جلد دوم) pdf مریم پیروند بدون سانسور دانلود رمان عشوه گر (جلد دوم) pdf مریم پیروند pdf دانلود رمان عشوه گر (جلد دوم) pdf مریم پیروند رایگان دانلود رمان عشوه گر (جلد دوم) pdf مریم پیروند بدون سانسور رایگان دانلود رمان اوهام عاشقی pdf نیلوفر قائمی فر بدون سانسور دانلود رمان اوهام عاشقی pdf نیلوفر قائمی فر pdf دانلود رمان اوهام عاشقی pdf نیلوفر قائمی فر رایگان دانلود رمان اوهام عاشقی pdf نیلوفر قائمی فر بدون سانسور رایگان دانلود رمان پدر خوانده از فاطمه افکاری بدون سانسور بدون سانسور دانلود رمان پدر خوانده از فاطمه افکاری بدون سانسور رایگان دانلود رمان پدر خوانده از فاطمه افکاری بدون سانسور بدون سانسور رایگان دانلود رمان تمام تو آن من از آن من فاطمه شادلو pdf بدون سانسور دانلود رمان تمام تو آن من از آن من فاطمه شادلو pdf pdf دانلود رمان تمام تو آن من از آن من فاطمه شادلو pdf رایگان دانلود رمان تمام تو آن من از آن من فاطمه شادلو pdf بدون سانسور رایگان دانلود رمان اوباش اثر تمنا زارعی pdf بدون سانسور دانلود رمان اوباش اثر تمنا زارعی pdf pdf دانلود رمان اوباش اثر تمنا زارعی pdf رایگان دانلود رمان اوباش اثر تمنا زارعی pdf بدون سانسور رایگان دانلود رمان پدر خوانده از فاطمه افکاری بدون سانسور pdf دانلود رمان غیاث اثر رایکا بدون سانسور
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " هویزه بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.