دانلود رمان سوز (جلد اول) از shi.r با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
امیر هاتف امانی معروف به سوز رپر موفقیه که مجبور میشه عشقش نعنا رو که به سختی بهش رسیده رو تنها بزاره و خودشو گم و گور کنه …بعد از دوسال دوباره سرو کلش پیدا میشه و میفهمه ک بچه داره و میخواد تمام تلاششو بکنه که عشقش و بچشو برگردونه پیش خودش…اما نعنا هیچ جوره دلش باهاش صاف نمیشه و باید دید سوز موفق میشه یا نه…
خلاصه رمان سوز (جلد اول)
عمه طلعت، عمه ترشیده پدرشان بود که همه فامیل از او بدشان می آمد. بد اخلاق بود و سر هر چیزی دعوا راه می انداخت خیلی هم پسر دوست بود دست بزن هم داشت و به طلعت کوماندو معروف بود. در عالم بچگی، چندباری نعنا شیطنت کرده بود و تقصیر را بر گردن پونه انداخته بود. عمه طلعت هم هر بار با مگس کشی، دمپایی ای، جارویی چیزی دنبالش کرده بود و اگر پدرشان وساطت نمی کرد، عمه خانم تا سیاه و کبودش نمی کرد دست بردار نبود.
به همین خاطر پونه نسبت به او فوبیا داشت و از او می ترسید. هربار که نعنا می خواست حرصش را در بیاورد اسم منحوس عمه طلعت را می آورد و اخلاق و رفتار پونه را به او نسبت می داد! طبق معمول بعد از شنیدن این حرف پونه از کوره در رفت و مثل یک گاو خشمگین به نعنا حمله
کرد: اگه بگیرمت کشتمت نعنا! می دونی من از این زنیکه بدم میاد هی اسمشو جلوی من میگی؟ تقصیر منه دلم سوخت بهت رحم کردم و موهاتو نکندم، اگه مردی وایسا!
نعنا از دستش فرار کرد.
خدارو شکر مرد نیستم زنم بعدشم مگه خرم؟ وایسم که تو موهامو مثل قاصدک به باد بدی؟ دور حوض می دویدند و جیغ و داد می کردند. صدای فریاد نسرین، مادرشان، باعث شد ساکت شوند و سرجایشان بایستند: چه خبرتونه دخترا خونه رو گذاشتین رو سرتون؟! سر ظهری رشته جلو در و همسایه. پونه گفت: تقصیر نعناست! نوبت اونه جارو برقی بزنه میخواد بندازه گردن من. نعنا سریع جواب داد: نخیر خودش تو شرط بندی باخته نمی خواد قبول کنه! جنابعالی تقلب نکرده بودی من برده بودم .