دانلود رمان دشمن عزیز از کریستن کالیهان با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
دلیله بیکر و میکن سینت از هم متنفر بودن. میکن زیبا بود اما دلیله اینو میدونست که اون برخلاف اسمش خود شیطانه. این که اون با خواهر کمی شرور دلیله یعنی سامانتا قرار گذاشته بود هم چیز عجیبی نبود. وقتی اون دوتا از هم جدا شدن رویای دلیله به حقیقت پیوست: اون دیگه مجبور نبود میکن رو ببینه. تا این که ده سال بعد تو یک روز عادی دشمن قدیمی دلیله بهش تکست میده…
خلاصه رمان دشمن عزیز
باید از دیدن خونه میکن متنفر باشم ولی نیستم لعنتی خیلی زیباست این که عاشق خونه م باعث میشه دلم بخواد یه لگدی ترجیحا به میکن بزنم. یه بار دیگه نورث جواب زنگ در رو میده: “صبحتون بخیر خانم بیکر” “لطفا دلیله صدام کن” وارد خونه میشم یه نفس عمیق از اون بوی دوست داشتنی لوندر و لیمو کشیدم اووووف لعنتی. “باشه دلیله” همونطور که در رو پشت سرم میبنده ازش میپرسم: “نورث اسمته یا فامیلیت؟” بینیش چین میخوره و قبل از جواب دادن کمی مکث میکنه. _اسم کوچیکمه. به طور مشهودی قبل از اینکه خودش رو معرفی کنه میلرزه.
“اسم کاملم نورث وسته” معنى تحت اللفظیش میشه شمال غربی.خیلی چیزا هست که میتونم بگم اما مطمئنم اون همه شونو شنیده. “شمال از شمال غربی فیلم مورد علاقه منه” نورث قبل از اینکه یه لبخند نصفه و نیمه بزنه طوری بهم نگاه میکنه انگار دیوونه ای چیزی باشم. “داری سر به سرم میذاری؟ سینت راجع به اسمم بهت چیزی گفته؟” “نه! چرا؟” نورث سرش رو تکون میده و میگه: “شمال از شمال غربی فیلم مورد علاقه مامانم بود” “اوه پس اسمت رو از این فیلم برداشتن” “خب باید بگم اسم منو از روی عمه بزرگم گذاشتن دلیله که توی یه پای خفه شد”
نورث با خنده گفت: “ببخشید، چی؟” اون خم شده بود که یکی از شیرینای برنده روبان آبی شده خوشمزه توت فرنگیش رو برای یه شب نشینی دوشنبه شب ببره که بیهوش میشه دکتر فکر میکنه که اون دچار افت قند خون شده و بعد با صورت رفته توی پای” نورث پلک میزنه: “من…” “تو افسانه های دلیله گیر نکن نورث” میکن اینو از ورودی در گفت و بعد ادامه داد. “این یکی از اون موقعیتاییه که اصلا دلت نمیخواد واردشون بشی” اون روی ویلچیره که منظره وحشتناکیه. من ممکنه میکن رو با اسمای عوضی و آشغال صدا کنم ولی توی ذهنم اون همیشه …