دانلود رمان تو مال منی از هانیه_ف_بابایی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
دختری شاد شنگولی هست ک خانوادش رو از دست داده و تو خونه تنها زندگی میکنه ک توی دانشگاه فوق لیسانسشو میگیره و ب مناسب همین ب یک اردو میرن ولی این اردو سرنوشت رها رو عوض میکنه و….
خلاصه رمان تو مال منی
دلم برای پدر و مادرم تنگ شده بود بغل های گرمشون بوس های دلنشینشون، خاطراتی که زود گذشت خاطرات خوبم با مامان و بابام به طرف میز ارایش رفتم کمی کرم ضد افتاب زدم یکم هم ریمل و زدم زیاد نیاز ب ارایش نداشتم ب اندازه کافی سفید بودم و مژه هامم خودش پر هست و لبامم صورتی خوش رنگی ب قول مامان خدا بیامرزم دخترم خدادای خوشگله ۱۵ سالش نشده خاستگارا صف کشیدن. بذگریم توجه کنین اصن بذگریم خخخخ کمی هم برق لب زدم و شلوار جین تنگ تنگ تنگ ابرو بادی پوشیدم.
همیشع از مانتو های کوتاه بدم میومد نه این که نپوشم اصن ها نه؟ وای مثلا تا بالای زانوم مانتو هام همیشه… بعله با مانتوی سبز لجنی با مقنعه مشکی و یه وری های کوتاهم اوردم رو پیشونیم جوراب مشکیم پام کردم و کتونی هم رنگ مانتو پوشیدم و کوله مشکی گوگو اوم انداختم رو دوشم رفتم بیرون و سوار ۲۰۶ خوجملم شدم شدم و از حیاط خونه رفتم بیرون اوِا خاک عالم کامیون کامیون تو سر پاندا (دوستم)میدونم غلط نوشتم لطفا نخندین. خودم معرفی نکردم ه.
من دوشیزه: رها استند. فرزند: مرحوم علی. نام مادر: سپیده. برادر ندارم خواهر دارم ک ۲ سال ازم بزرگتره و گمشده با دکی جون دفته المان دکی جون شوهر گرامش جناب اقای راستین و اسم اجی گلم رستا اجیم تا لیسانس خونده در رشته معلمی و شوهر گرام نمیزاره کار کنن منم ک واسه فوق دارم میخونم ترم اخرم پایان نامه ام رو ارائه بدم حله میرم واس مرحله بعدی درس میخوندم ولی این پاندا کثافط من درس میخونم این بیشفور خر گاو اولاخ غورباقه وزغ ن واقعا خداااییییی میخونم…